کجاست نم نم باران ؟
کجاست جنگل سبز ؟
در آن سفر که شب از لای ِ بوته هــا می رفت .
مِه آمد آن طرف ِ کوه ، بی خیال نشست، و گم شدیم در آن راه ِ مِه گرفتۀ تار
نیافتیم حقیقت را .
و راه ما به باغ ِ سبز می پیوست ،
تمام ِ روز به دنبال باغ گشتیم
دروغ بود دروغ
فریب بود فریب.
برچسبها:
نگو خاطره,خاطراتم عذابه
نگو دل,دلم با دلت بی حسابه
نگو آرزو ,آرزوهام سرابه
نگو عشق, که خیلی حالم خرابه...
چه دینی؟ چه عشقی؟ از این حرفا خستم
چه دوست دارم هایی که موند رو دستم
روی هرکی غیر از تو چشمام و بستم
چی شد آخرش؟ شیشه بودم شکستم...
برچسبها:
فکـــر می کـــنم در اوج ســــکوتــ ـــ
به باورهای خیـــس زنـــدگـــی
به شـــقـایـق های پژمــرده
به «بادهای ســــیاه»
کـــبوتری پر شـــکســـته
به آبرویی کــه میریزد
کـــمین پائیز پشـــتـــ ـــ دیوار زندگـــی
«وصــله ای خواهم بســـتــ ـــ
بر «ابر ســـیاه»
تا نبــارد
«بــاران زخــم ها»
تا کـــه آباد بمـــاند ایــن آشـــیان
تا هیــچ کــــبوتری
از ســــیل جدایی نهراســــد
برچسبها:
کرمــــانشــــاه:
(روستاهای پاوه)
(طاق گرا)
(زیج منیژه)
(پـــاوه)
(سراب روانسر)
(غار قوری غلعه)
بنای تاریخی معروف:طاق بستان
امیدوارم لذت برده باشید
مکان های دیدنی زیادی در استانمون وجود داره
من تعدا خیلی کمی رو واستون گذاشتم
برچسبها:
خدایا : ازنیایش وابستگی بیزارم...... ............کمکم کن...................نیایش اورا به ستایش تو مبدل کنم ..............
برچسبها:
****************************************
نمےِ خواهم خاطره ےِ فردایم شوےِ !
امروز مـَــن باش
حتی لحظه اےِ ...
............................
برچسبها:
██░▀██████████████▀░██
█▌▒▒░████████████░▒▒▐█
█░▒▒▒░██████████░▒▒▒░█
▌░▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒░▐
░▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒░
███▀▀▀██▄▒▒▒▒▒▒▒▄██▀▀▀██
██░░░▐█░▀█▒▒▒▒▒█▀░█▌░░░█
▐▌░░░▐▄▌░▐▌▒▒▒▐▌░▐▄▌░░▐▌
█░░░▐█▌░░▌▒▒▒▐░░▐█▌░░█
▒▀▄▄▄█▄▄▄▌░▄░▐▄▄▄█▄▄▀▒
░░░░░░░░░░└┴┘░░░░░░░░░
██▄▄░░░░░░░░░░░░░░▄▄██
████████▒▒▒▒▒▒████████
█▀░░███▒▒░░▒░░▒▀██████
█▒░███▒▒╖░░╥░░╓▒▐█████
█▒░▀▀▀░░║░░║░░║░░█████
██▄▄▄▄▀▀┴┴╚╧╧╝╧╧╝┴┴███
██████████████████████
برچسبها:
درســت زمانی که ســرت جــای دیگری گــرم است
دل مـــن همینــــجا یـــــــــخ میـــــزنــد !
چه فاصــله زیــادی است از سـر تـو تا دل مــن . .
برچسبها:
شعرهایم را میخوانی…
و میگویی روان پریش شده ام !
پیچیده است … قبول …
اما من فقط چشمهای تو را مینویسم …
تو ساده تر نگاه کن …
برچسبها:
آهای کافه چی....
آهای کافـﮧ چی …
در این روزهاے پر رفت و بی آمد
ندیدی عزیزی را کـﮧ تمام ِ تلاشش در رفتـטּ بود و نماندטּ ؟
این آخرے ها خبر دیدنش را در کافـﮧ اے بـﮧ مـטּ دادند ؛
اگر رفتـﮧ کـﮧ هیچاگر باز هم آمد تو قهوه ای تلخ تر از تمامی تلخ ها بـﮧ حساب مـטּ برایش بریز ,
اگر از تلخی اش گلـﮧ و شکایتی کرد بگو :فلانی گفت :این تلخی در برابر رفتنت هیچ است .
بگو : کـﮧ فلانی در بـﮧ در این کافه بـﮧ آטּ کافه در پی تو بود بی انصاف !آهای کافـﮧ چی حواست با مـטּ است ؟
برچسبها:
دسـت بـه “صورتـم” نـزن !
می تـرسم بیـفتـد
نقـاب خنـدانـی کـه بـر چهـره دارم !
و بعــد
سیـل ِ اشـک هـایـم “تـــــــــــو” را بـا خـود ببــرد
و بـاز
من بمانم و تنهــــــایی …!!!
برچسبها:
وقتی که سرت شلوغه ؛
وقتی که داری خوش میگذرونی ،
اون موقعه اگه به یادش بودی …
دوســــت داشتنت رو نشــــون دادی
وگرنـــه همــــــــــــه توو تنهاییشون
دنبال یه همدم میگردن….
برچسبها:
پاییز را دوست دارم...
بخاطر غریب و بی صدا آمدنش
بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش
بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
بخاطر رفتن و رفتن... و خیس شدن زیر باران های پاییزی
بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها
بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش
بخاطر شب های سرد و طولانی اش
بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
بخاطر پیاده روی های شبانه ام
بخاطر بغض های سنگین انتظار
بخاطر اشک های بی صدایم
بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام
بخاطر معصومیت کودکی ام
بخاطر نشاط نوجوانی ام
بخاطر تنهایی جوانی ام
بخاطر اولین نفس هایم
بخاطر اولین گریه هایم
بخاطر اولین خنده هایم
بخاطر دوباره متولد شدن
بخاطر رسیدن به نقطه شروع سفر
بخاطر یک سال دورتر شدن از آغاز راه
بخاطر یک سال نزدیک تر شدن به پایان راه
بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش
پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز
و من عاشقانه پاییز را دوست دارم...
برچسبها:
ایــــــטּ هَمِـــــﮧ ســـــال . . !
بِـــــﮧ چَ ــــــــشم هــایَت ڪِـــــﮧ مے رِسَـــــم ،
قَلَـــــــم مــــوهـــا خ ـــــیس مے شَــــوَنــد . . .
بِـــــﮧ لَــب هــایَت ڪِــــﮧ مے رِسَـــــم ،
دَستَــــــم مے لَــــــرزَد . . .
رَنـــگــ هــــا مے گــُــــریـــزَنــــد ،
وَ قــاب هـــاےِ خ ــــــالے ، ، ،
تَنـــ ــهـا . . .
نَبــــودَטּِ تـــــو را . . .
بِـــــﮧ دیـــــوارِ زِنـــدِگـــــے ام ،
مے ڪـــــوبَنــــــد . . .
برچسبها:
ای که تقدیر تو را دور زمن ساخت سلام
نامه ای دارم از فاصله ها
چندشب بود که من خواب تو را میدیدم
خواب دیدم که فراری شده ای
می گریزی از شهر
جارچی ها همه جا نام تورا می خوانند
پاسبانان همه جا عکس تو را می کوبند
توی هر کوی و گذرقصه ی تبعید تو بود
مردم و تیر و تفنگ
اسبهایی چابک
متهم قاتل گلهای سفید
جایزه: یک گل رز
و تو میدانی من عاشق گلهای رزام
دوست دارم بنویسی به کجا خواهی رفت
و چرا مردم این شهر تو را قاتل گل میدانند
نگرانت شده ام
بی جوابم مگذار
پشت پاکت بنویس: متهم فاتل گلهای سفید
توکه میدانی من عاشق گلهای رزام
برچسبها: